زیبایی معنوی برای خودسازی

تذهیب نفس برای خود سازی

زیبایی معنوی برای خودسازی

تذهیب نفس برای خود سازی

سخنرانی آیت‌الله مجتبی تهرانی با موضوع غیرت مومن

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؟ بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله رب العالمین
و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین.

روی عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):ان الغیره من الایمان[‪[۱‬ غیرت از آثار ایمان است.

بحث ما راجع به تربیت به معنای روش رفتاری و گفتاری دادن بود و گفته شد در بین محیط هایی که انسان درون آنها ساخته می شود، موثرترین آنها محیط خانوادگی است. این مسئله را نیز مطرح کردیم که در تربیت آنچه نقش اساسی داشته و جنبه زیربنایی دارد؟ عنصر حیا و پرده داری است، که امری فطری است و در هر انسانی وجود دارد. بعد مواردی از آیات و روایات مطرح شد. حالا در این جلسه یکی دو مورد دیگر را هم برای تایید اینکه حیاء برای تربیت نقش زیربنایی دارد، مطرح می<کنم بعد چند تذکر می دهم.

- نهی از تربیت در حالت خشم
یکی از مواردی که در باب تربیت مطرح شده است این است که مربی در یک حال خاصی، از تربیت دیگران نهی شده است؟ که در این حال دیگری را تربیت نکن! خود این یک مسئله است. جهت آن هم این است که ممکن است در این حال نتیجه مطلوب را نگیری، بلکه نتیجه عکس بشود. درباره پیغمبر اکرم نقل شده که نهی رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم) عن الادب عند الغضب[‪ [۲‬رسول خدا از تادیب به هنگام خشم، نهی فرمودند.

یعنی آنگاه که خشمگین شدی، آنگاه تربیت نکن! ادب همان تربیت است. در روایتی است از علی (علیه السلام) آمده است: لا ادب مع الغضب[‪ [۳‬ادب کردن، هنگام خشم ممکن نیست.

- در حال خشم، ممکن است فرزند رو در روی تو بایستد!
تربیت همراه غضب، اصلا تربیت نیست. چون آنچه که در باب تربیت نقش زیربنایی دارد و برای تادیب و تربیت می<خواهیم از او استفاده کنیم، حیاء و پرده< داری است. اگر بخواهی در آن حال که خشمگین هستی، فرزندت را تربیت کنی، چون هنوز نتواستی خودت را کنترل کنی، ممکن است حرکتی از تو سر بزند که این موجب پرده دری شود. چون عصبانی شده ای ممکن است یک دفعه یک حرکتی از تو سر بزند - اعم از گفتار و کردار- که موجب پرده دری و بی حیایی شود.

مثلا موجب شود که طرف مقابل، جلوی تو بایستد؟ یعنی بر اثر این روش تو نتیجه عکس دهد. تو با این کارت پرده<دری کردی. آن پرده داری و حیایی که برای تربیت فرزند زیربنا بود را دریدی. تربیت در این موقعیت دیگر فایده ندارد. چون محور و زیر بنا، پرده<داری است نه پرده دری. ببینید این مسئله<ای را که من مطرح کردم، جنبه عینی دارد و مربوط به معارف ماست.

مربوط به معارف قرآنی و روایی ماست. من خطابه بلد نیستم. شعار هم بلد نیستم؟ من ضد شعارم و اهل شعورم. آدم باید نسبت به معارف دینی اش شعور پیدا بکند. اگر می خواهد اصلاح بکند، بداند که اصلاح بر محور شعور است نه شعار. در این حال خشم و غضب، بدان که روایات از تربیت نهی کرده اند. دلیل آن را هم گفتم؟ برای این است که باید در تربیت حیاء و پرده داری در فرد شکوفا شود. در تربیت محور پرده<داری و حیاست.

تاکید اول: چه قصد تربیت باشد، چه نباشد، آموزش داده می<شود.

این را عرض کردم که در هنگام تربیت دیگران چه قصد بکنی، چه نکنی، تربیت صورت می< پذیرد و فرزند روش عملی را از تو می<آموزد. اما اگر یک وقت هم قصد کردی، باز هم تربیت صورت می<پذیرد. من گفتم که قصد در تربیت مدخلیت ندارد، یعنی تربیت نسبت به قصد لا به شرط است، (یعنی لازم نیست نیت و قصد باشد تا تربیت انجام شود.) به شرط لا نیست. (یعنی لازم نیست که نیت و قصد نشود تا تربیت صورت پذیرد) آدم چه قصد بکند، چه قصد نکند، آموزش داده می< شود. چه آموزش دیداری، چه گفتاری، و چه کرداری اش.

اما معنای آن این نیست که اگر قصد کردی این دیگر تربیت نیست. یک وقت اشتباه نشود.

تاکید دوم: برخورد تربیتی، با اشاره و کنایه باشد!
در معارفمان به ما آموخته اند آنجایی که قصد می کنی دیگری را با گفتارت تربیت کنی - که گاهی هم با کردار ممکن است؟ ولی اینجا گفتار روشن تر است- دو راه را پیش بگیر؟  

‪ -۱‬تلویح (اشاره)،  

‪ -۲‬تعریض (کنایه)!  

برای اینکه انسان اگر بخواهد دیگری را تربیت کند و قصد تربیت داشته باشد، در خانواده با کسی مواجه است که هنوز خوبی را از بدی تشخیص می<دهد. می<خواهی به او بگویی: این کار زشت است؟ نکن! یا این کار خوب است؟ انجام بده! او هنوز حسن و قبح را می<فهمد. عقل عملی اش را از دست نداده. ما می گوییم: عاقل است. هنوز عقل عملی اش را از دست نداده و مسخ نشده است. خصوصا در محیط خانواده، بچه هنوز خوب و بد را می فهمد و خوبی و زشتی سرش می<شود. در اینجا می<گویند، روش تربیتی - چون متناسب با مکان هاست- تلویحی یا تعریضی باشد.

- در مواخذه، صراحت لهجه به خرج نده!
روایت از علی (علیه السلام) است که فرمود: عقوبه العقلاء التلویح[‪ [۴‬عقوبت کردن عقلاء با تلویح (اشاره) است.

اگر دیدید بچه کار بد کرده است و می<خواهید مواخذه<اش بکنید، با تلویح او را مواخذه کنید. تلویح در مقابل تصریح قرار می<گیرد و تلویح به معنای اشاره است. ما هم در مکالمات، محاورات عرفیه و حتی نوشته<هامان این هست که می<گوییم: تلویحا مطلب را به او فهماند؟ یعنی با اشاره. صراحت لهجه به خرج نده! چرا؟ چون پرده دری می شود. اثر آن از بین می رود. اگر بچه را می خواهی تربیت کنی؟ کار بد کرده، کار زشت کرده، با اشاره از او بازخواست کن!
به بچه بگو: یک نفر این کار بد را کرد ... !
روایت دوم از علی (علیه السلام): التعریض للعاقل اشد عتابه[‪ [۵‬کنایه برای عاقل شدیدترین عتاب ها است.

تعریض، کنایه است. مثلا انسان بگوید یک کسی بود یک همچین کاری کرد و چنین و چنان شد. نگو تو کردی! تو این کار را کردی، تو آن کار را کردی! اگر صریحا بگویی معلوم می<شود خودت باید تربیت شوی. روش تربیت این نیست.

باید با ظرافت عمل کنی.

نگاه کنید اسلام، چقدر ظریف برخورد می کند! روش تربیت در اسلام، همسو با فطرت انسانی است. می خواهم بگویم: اصلا، زیربنای تربیت و اصلاح، حیاست. می خواهید اصلاح کنید؟ تربیت کنید؟ حیاء زیربناست. آنجایی که می خواهی روش رفتاری و گفتاری به دیگری بدهی، خیلی باید مراقب باشی که پرده دری نکنی؟ تا اثر داشته باشد.

- باید حیاء در فرزند، ملکه شود!
لذا در آنجایی هم که قصد تربیت دارید، باید مراقب باشی که حیاء صدمه نخورد؟ بلکه این استعداد را مثل بقیه استعدادها و قوه هایی که خداوند در انسان نهفته است، روز به روز باید در فرزند شکوفا کنی! باید رو به فزونی برود، شدت و قوت بگیرد و به صورت ملکه در بیاید. آن وقت، رفتارها، کردارها و گفتارهایش همه اصلاح می<شود. من فکر می کنم که تا حدودی توانسته باشم مطلب را رسانده باشم که مسئله، رابطه مستقیم بین تربیت و پرده<داری و حیاست و الا اگر حیاء نباشد دیگر تربیت هیچ معنایی ندارد.

تذکر اول: تربیت شدن هم غیر ارادی است.

دو تذکر باید بدهم. یکی اینکه در مسئله تربیت کردن، گفتیم قصد مدخلیت ندارد و تربیت از عناوین قصدیه نیست. تربیت شدن هم همین<گونه است. از عناوین قصدیه نیست و قصد نمی<خواهد. خواه ناخواه تحقق می یابد و اثر می گذارد. در آموزش دادن روش ها، قید نشده است که فرستنده اش باید قصد کند تا تربیت انجام شود. مثلا هیکل پدر و مادر - هم دیداری، هم گفتاری و هم شنیداری<اش- فرستنده است. بخواهی، نخواهی، دارد پخش می کند و به بچه روش رفتاری و گفتاری آموزش می<دهد؟ قصد هم لازم ندارد. در گیرنده هم وضع همینطور است. گیرندگی بچه هم قصد نمی<خواهد. قصد در آن هم مدخلیت ندارد که لازم باشد بچه قصد کند که تربیت بشود، تا تربیت بشود. خواه ناخواه است.

نه در فرستنده اش اراده<ی تربیت - به این معنا- مدخلیت دارد، نه در گیرنده اش؟ هیچ کدام.

انسان تا کاملا تربیت نشده  است، در معرض خطر است.

چون ما بحثمان راجع به خانواده و فرزند بود، تذکر بدهم که ممکن است شخص وارسته<ای باشد و در برخورد با افراد فاسد، منحرف نشوند. اینها قبلا موضع< گیری کرده<اند و این برخورد روی آنها اثر ندارد. یک وقت اشتباه نکنید! انسان وارسته قبلا موضع<گیری و جبهه<گیری کرده، حرفهای بی ربطی که از دهان یک فاسد در می<آید، روی او اثر ندارد. او می<فهمد که این آدم چه موجودی< است. این خارج از بحث ماست.

همانگونه که تربیت کردن منوط به قصد کردن نیست و به آن بستگی ندارد، تربیت شدن در این محیط ها هم همینگونه است. آن وقت فرزند وقتی بالا می آید و بعد از محیط خانوداگی، وارد محیط آموزشی می<شود، همینگونه است که تا وقتی از نظر تربیتی ساخته نشده، در این محیط جدید تغییر می کند. بدان که تا وقتی ساخته نشده است، خراب شدنش ارادی نیست. خراب شدن و فاسد شدن تو ارادی تو نیست. بخواهی یا نخواهی در همین سه بعد دیداری، شنیداری و کرداری، فاسد خواهی شد.

- مصونیت تربیتی؟ مخصوص اولیای خاص خدا
خیال نکنی بیمه شدی! اصلا و ابدا! در باب تربیت، این خبرها نیست. اولیای خاص خدا جای خودشان را دارند و الا همه ما در معرض این فساد هستیم. خیال نکنی سن و سال و این چیزها مدخلیت دارد! خیال کردی مثلا پدر مصونیت دارد؟ مادر مصونیت دارد؟ اصلا و ابدا، نه پدر و نه مادر، هیچ کدام مصونیت ندارند . این حرفها نیست. همیشه در معرض خطری و اتوماتیک<وار خراب می<شوی.

تذکر دوم: تربیت امری تدریجی الحصول است.


تذکر دوم اینکه: تربیت تدریجی الحصول است و دفعی الحصول نیست. یعنی چه؟ معنای آن این است که با تکرار شخص صالح می<شود. باید تکرار بشود تا شخص اصلاح شود.

نظرات 1 + ارسال نظر
مصطفی شاکری دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:35 ق.ظ http://tenisbazan.blogfa.com

سلام وقت بخیر من از تمامی وبلاگ نویسان عزیر که قدم رنجه می کنند و به وبلاگ من هم سری می زنند تشکر می کنم .اینو بدونید که من هم دونه دونه به تمامی وبلاگ های شما شخصا سر می زنم و از هیچ گونه نرم افزار کامنت گذاری برای وبلاگ ها استفاده نمی کنم . من تمامی مطالب شما را با دقت می خوانم و از خواندن آنها لذت می برم ، شما دوستان با مطالب خوبتون به تمامی ما آدما درس های بزرگی می دید که واقعا جای تقدیر و تشکر دارد . به خصوص مطالب و عکسهای زیبای آنها ، اینو بدونید که تمامی مطالب و عکسها شما را در دفترم یادداشت کرده ام و از خواندن آنها هم لذت می برم

باز هم از شما دوستان با مطالب خوبتان تشکر می کنم و امیدوارم همیشه موفق و پیروز باشید .

به وبلاگ های من هم سری بزنید و نظر بدهید این آدرس ها را به دوستانت هم بده تا استفاده کنند.
www.tenisbazan.blogfa.com
www.znvolleyball.blogfa.com
و ایمیلم هم:mostafashkr@gmail.com است
اگر ورزشکار هستی وبلاگ من در مورد ورزشی است مطالبی در مورد ورزشی خودت داری برایم ایمیل کن من خودم مربی تنیس در استان زنجان هستم . به دوستانت هم این آدرس را بده تا مطالبی دارند برایم بفرستند ممنون و متشکرم.
من شما را لینک کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد